معنی بَحرِيًّا
بَحرِيًّا
دریانوردی وار، از طریق دریا
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با بَحرِيًّا
جَبرِيًّا
جَبرِيًّا
بِه طُورِ جَبری، جَبری
دیکشنری عربی به فارسی
عَصرِيًّا
عَصرِيًّا
بِه طُورِ مُدِ روز، مُدِرن
دیکشنری عربی به فارسی
شَهرِيًّا
شَهرِيًّا
ماهانِه
دیکشنری عربی به فارسی
سِحرِيًّا
سِحرِيًّا
بِه طُورِ جادویی
دیکشنری عربی به فارسی
زَجرِيًّا
زَجرِيًّا
تُوبیخ آمیز، دَستوری
دیکشنری عربی به فارسی
فَورِيًّا
فَورِيًّا
بِه طُورِ آنی، بِلافاصلِه، بِه طُورِ فُوری
دیکشنری عربی به فارسی
بَحرِيّ
بَحرِيّ
اُقیانوسی، دَریایی، مَربوط بِه دَریا
دیکشنری عربی به فارسی