معنی أُخَوِيّ
أُخَوِيّ
خواهرانه، برادرانه
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با أُخَوِيّ
أَخَوِيّ
أَخَوِيّ
بَرادَری، بَرادَرانِه
دیکشنری عربی به فارسی
أُنثَوِيّ
أُنثَوِيّ
مُؤَنَّث، زَن، زَنانِه
دیکشنری عربی به فارسی
أَبَوِيّ
أَبَوِيّ
پِدَری، پِدَرانِه
دیکشنری عربی به فارسی
لُغَوِيّ
لُغَوِيّ
زَبان شِناس، زَبانی، گِرامِری، زَبان شِناختی
دیکشنری عربی به فارسی
نُخبَوِيّ
نُخبَوِيّ
اَلطَّبَقی، نُخبِه گَرا
دیکشنری عربی به فارسی