معنی أَكسَدَة
أَكسَدَة
اکسایش، اکسیداسیون
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با أَكسَدَة
أَكَّدَ
أَكَّدَ
تَأیید کَردَن، او تَأیید کَرد، دُوبارِه تَاکید کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
أَفسَدَ
أَفسَدَ
فاسِد کَردَن، او خَراب کَرد، بی اَثَر کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی