معنی أَفَاعَلَ
أَفَاعَلَ
دراماتیک کردن، او انجام داد
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با أَفَاعَلَ
تَفَاعَلَ
تَفَاعَلَ
مُشارِکَت کَردَن، تَعَامُل
دیکشنری عربی به فارسی
تَفاعَلَ
تَفاعَلَ
وَاکُنِش نِشان دادَن، تَعَامُل
دیکشنری عربی به فارسی