معنی أَظلَمَ
أَظلَمَ
تاریک کردن، تاریک تر شد
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با أَظلَمَ
أَظلَمُ
أَظلَمُ
تاریک تَر، تیرِه تَر
دیکشنری عربی به فارسی
أَلهَمَ
أَلهَمَ
اِلهام دادَن، او اِلهام گِرِفت
دیکشنری عربی به فارسی
أَلزَمَ
أَلزَمَ
تَحمیل کَردَن، او مُوَظَّف شُد، مَجبور کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
أَفلَسَ
أَفلَسَ
وَرشِکَست کَردَن، وَرشِکَست شُد
دیکشنری عربی به فارسی
أَغلَقَ
أَغلَقَ
مَحصور کَردَن، بَستَن
دیکشنری عربی به فارسی
أَعلَنَ
أَعلَنَ
اِعلام کَردَن، اِعلام کُنید، عَلامَت دادَن
دیکشنری عربی به فارسی
أَظهَرَ
أَظهَرَ
آشکار کَردَن، نِشان دادَن
دیکشنری عربی به فارسی
أَطلَقَ
أَطلَقَ
پَخش کَردَن، او شِلّیک کَرد، راه اَندازی کَردَن، آزاد کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
أَصلَحَ
أَصلَحَ
مَبدَع بودَن، اِصلاح کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی