معنی أَصَمّ
أَصَمّ
ناشنوا
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با أَصَمّ
أَصَرَّ
أَصَرَّ
اِصرار کَردَن، او اِصرار کَرد
دیکشنری عربی به فارسی
خَصَمَ
خَصَمَ
کَسر کَردَن، رَقیب
دیکشنری عربی به فارسی
أَلَم
أَلَم
دَردناکی، دَرد، آسیب رِسانی، اِحساسات
دیکشنری عربی به فارسی