معنی أَصَابَ
أَصَابَ
خراب کردن، ضربه بزنید، آزار دادن
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با أَصَابَ
أَجَابَ
أَجَابَ
پاسُخ دادَن، او پاسُخ داد
دیکشنری عربی به فارسی
أَقَامَ
أَقَامَ
بَر پا کَردَن، او ماند
دیکشنری عربی به فارسی
أَفَارَ
أَفَارَ
بی اَثَر کَردَن، آجُرکاری
دیکشنری عربی به فارسی
أَعَادَ
أَعَادَ
دُوبارِه شُروع کَردَن، او تِکرَار کَرد، بازگَرداندَن
دیکشنری عربی به فارسی
أَطَالَ
أَطَالَ
طولانی کَردَن، طولانی کَرد
دیکشنری عربی به فارسی
أَطَاعَ
أَطَاعَ
اِطاعَت کَردَن، اِطاعَت کُن
دیکشنری عربی به فارسی
أَضَاءَ
أَضَاءَ
رُوشَن کَردَن، نور
دیکشنری عربی به فارسی
أَصَرَّ
أَصَرَّ
اِصرار کَردَن، او اِصرار کَرد
دیکشنری عربی به فارسی
أَصَالَة
أَصَالَة
اِصالَت
دیکشنری عربی به فارسی