معنی أَحمَرِيّ
أَحمَرِيّ
قرمزی، قرمز
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با أَحمَرِيّ
أَحَدِيّ
أَحَدِيّ
یِک جانِبِه، یِک طَرَفِه
دیکشنری عربی به فارسی
سَحَرِيّ
سَحَرِيّ
جادویی، سِحر و جادو
دیکشنری عربی به فارسی