معنی أَحبَطَ
أَحبَطَ
ناامید کردن، او ناامید شده بود
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با أَحبَطَ
أَفرَطَ
أَفرَطَ
بار زیاد کَردَن، زیادِه رَوی کَرد، ضایِع کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
أَسقَطَ
أَسقَطَ
اَنداختَن، او سُقوط کَرد
دیکشنری عربی به فارسی
أَربَكَ
أَربَكَ
سَردَرگُم کَردَن، ژِست گِرِفتَن، مُضطَرِب کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
أَخبَرَ
أَخبَرَ
اِطِّلاع دادَن، او گُفت
دیکشنری عربی به فارسی
أَحزَنَ
أَحزَنَ
غَمگین کَردَن، اِحساس غَم دارَم
دیکشنری عربی به فارسی
أَحَبَّ
أَحَبَّ
مَحبوب کَردَن، دوست دارَم، مَحابا کَردَن، دوست داشتَن
دیکشنری عربی به فارسی
أَجبَرَ
أَجبَرَ
وادار کَردَن، او مَجبور شُد
دیکشنری عربی به فارسی
أَثبَتَ
أَثبَتَ
حِفظ کَردَن، ثابِت کُنید
دیکشنری عربی به فارسی
رَابَطَ
رَابَطَ
پِیوَند دادَن، پِیوَند
دیکشنری عربی به فارسی