معنی أَثبَتَ
أَثبَتَ
حفظ کردن، ثابت کنید
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با أَثبَتَ
أَربَكَ
أَربَكَ
سَردَرگُم کَردَن، ژِست گِرِفتَن، مُضطَرِب کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
أَخبَرَ
أَخبَرَ
اِطِّلاع دادَن، او گُفت
دیکشنری عربی به فارسی
أَحبَطَ
أَحبَطَ
نااُمید کَردَن، او نااُمید شُدِه بود
دیکشنری عربی به فارسی
أَجبَرَ
أَجبَرَ
وادار کَردَن، او مَجبور شُد
دیکشنری عربی به فارسی
أَثمَرَ
أَثمَرَ
مَحصول دادَن، میوِه
دیکشنری عربی به فارسی
أَثَّرَ
أَثَّرَ
تأثیر گُذاشتَن، اَثَر
دیکشنری عربی به فارسی
ثَبَتَ
ثَبَتَ
اِثبات کَردَن، ثابِت
دیکشنری عربی به فارسی
نَبَتَ
نَبَتَ
روییدَن، جَوانِه زَد
دیکشنری عربی به فارسی