معنی أَبَّ
أَبَّ
فرزند داشتن، بابا
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با أَبَّ
صَبَّ
صَبَّ
ریختَن، بَرایِ ریختَن، مُرغ را چَرب کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
سَبَّ
سَبَّ
تَوهِین کَردَن، فُحش داد
دیکشنری عربی به فارسی