در بستن خلاف فتح. (آنندراج) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). در بستن. (از کنز و منتخب بنقل غیاث اللغات). دربستن. (المصادر زوزنی). مقابل گشودن: اغلق الباب، ضد فتحه. والاسم الغلق. و منه: ’باب اذا مال للغلق یصرف’. (از اقرب الموارد).
کلیددان که به کلید گشایند. (مهذب الاسماء). کلیدان. (منتهی الارب) (آنندراج). قفل و قلاب که بدان در رابندند. (غیاث). کلیددان و هر چیز که بدان در را محکم کنند. (ناظم الاطباء). آنچه بدان در را بندند و به وسیلۀ کلید گشایند. ج، مغالیق. (از اقرب الموارد)