معنی إِصلَاح
إِصلَاح
اصلاح، تعمیر، جبران، بازسازی، اصلاحات
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با إِصلَاح
إِلحَاح
إِلحَاح
پُررویی، فُوریَّت
دیکشنری عربی به فارسی
إِعلَان
إِعلَان
اِعلان، تَبلِیغَات، اِعلامیّه، اِظهار، تَبلِیغ
دیکشنری عربی به فارسی
إِعلَام
إِعلَام
اِطِّلاع رِسانی، اِطّلاعات
دیکشنری عربی به فارسی
إِعلَاء
إِعلَاء
اِرتِفاع، تَعالی
دیکشنری عربی به فارسی
إِصرَار
إِصرَار
پایداری، اِصرار، تَصمِیم گیری
دیکشنری عربی به فارسی
إِصدَار
إِصدَار
ویرایِش، صُدور
دیکشنری عربی به فارسی
إِذلَال
إِذلَال
خُوارشُدِگی، تَحقِیر
دیکشنری عربی به فارسی
إِخلَاص
إِخلَاص
وَفاداری، صِداقَت
دیکشنری عربی به فارسی
إِجلَاء
إِجلَاء
تَخلِیَه
دیکشنری عربی به فارسی