معنی إِصرَار
إِصرَار
پایداری، اصرار، تصمیم گیری
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با إِصرَار
إِصدَار
إِصدَار
ویرایِش، صُدور
دیکشنری عربی به فارسی
إِفقَار
إِفقَار
فَقیرسازی، فَقیر شُدَن
دیکشنری عربی به فارسی
إِفرَاط
إِفرَاط
اِفراط، بیش اَز حَد
دیکشنری عربی به فارسی
إِغرَاء
إِغرَاء
فَریبَندِگی، وَسوَسِه، جَذب
دیکشنری عربی به فارسی
إِصلَاح
إِصلَاح
اِصلاح، تَعمیر، جُبران، بازسازی، اِصلاحات
دیکشنری عربی به فارسی
إِشرَاف
إِشرَاف
سَرپَرَستی، نَظارَت
دیکشنری عربی به فارسی
إِدرَاك
إِدرَاك
آگاهی، تَحَقُّق، اِدراک، دَرک
دیکشنری عربی به فارسی
إِدرَاج
إِدرَاج
دَرج، کِشوها
دیکشنری عربی به فارسی
إِخرَاج
إِخرَاج
اِخراج، خُروجی
دیکشنری عربی به فارسی