معنی إِسنَاد
إِسنَاد
گزاره بندی، انتساب
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با إِسنَاد
إِقنَاع
إِقنَاع
قانِع کُنَندِگی، مُتِقاعِد کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
إِسهَاب
إِسهَاب
پُرگویی، شَرح و بَسط
دیکشنری عربی به فارسی
إِرشَاد
إِرشَاد
راهنَمایی
دیکشنری عربی به فارسی
إِهنَاء
إِهنَاء
کاهِش اَرزِش، تُوهین کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
إِمدَاد
إِمدَاد
عَرضِه، عَرضِه کُنید
دیکشنری عربی به فارسی
عِنَاد
عِنَاد
لَجاجَت، ناسازگاری، سَرکِشی، سَرسَختی
دیکشنری عربی به فارسی