معنی إِجَازَة
إِجَازَة
اجازه پذیری، تعطیلات
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با إِجَازَة
إِجَابَة
إِجَابَة
پاسُخ، جَواب، پاسُخ دِهی
دیکشنری عربی به فارسی
جِنَازَة
جِنَازَة
جِنازِه، یِک تَشییع جِنازِه
دیکشنری عربی به فارسی
إِعَاقَة
إِعَاقَة
مَعلولِیَت، ناتَوانی
دیکشنری عربی به فارسی
إِعَادَة
إِعَادَة
دُوبارِه سازی، دُوبارِه
دیکشنری عربی به فارسی
إِضَافَة
إِضَافَة
اِضافِه، عَلاوِه بَر این، ضَمیمه، تَکمِیل
دیکشنری عربی به فارسی
إِضَاءَة
إِضَاءَة
رُوشَنایی
دیکشنری عربی به فارسی
إِشَادَة
إِشَادَة
تَحسِین، سِتایِش
دیکشنری عربی به فارسی
إِزَاحَة
إِزَاحَة
تَخت اُفتادِگی، جابِجایی
دیکشنری عربی به فارسی
إِرَادَة
إِرَادَة
اِرادِه، خَوٰاهَد شُد
دیکشنری عربی به فارسی