جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با افتِرَاض

افتراض

افتراض
فریضه کردن و واجب گردانیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). سنت ساختن و واجب گردانیدن خدای احکام را بر بندگان. (از اقرب الموارد). واجب کردن. (تاج المصادر بیهقی). فَرض. (یادداشت مؤلف). مفترض الطاعه، آنکه اطاعت امر او واجب است.
لغت نامه دهخدا