معنی استَولَى
استَولَى
تصرّف کردن، او بر عهده گرفت، تصاحب کردن
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با استَولَى
استَحمَى
استَحمَى
دَر آفتاب دِراز کِشیدَن، دوش گِرِفت
دیکشنری عربی به فارسی