جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با ازدَادَ

ازدیاد

ازدیاد
افزون کردن. (تاج المصادر بیهقی). زیاده کردن. فزایش. افزایش. افزودن. فزودن.
لغت نامه دهخدا

ازدهاد

ازدهاد
کم شمردن. (منتهی الارب). اندک شمردن عطا. (تاج المصادر بیهقی) : فلان یزدهد عطاء فلان، ای یعده زهیداً، ای قلیلا. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

ازدراد

ازدراد
فروبردن لقمه و جز آن را بگلو. (از منتهی الارب). بگلو فروبردن. (غیاث اللغات). فروخوردن. ابتلاع. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا

زَادَ

زَادَ
اَفزایِش دادَن، او اَفزایِش یافت، شَدید کَردَن، پیش بُردَن، حَدّاکثَر کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی