در حال اضافه، عیب: ولیکن نبیند کس آهوی خویش ترا روشن آید همی خوی خویش، فردوسی، چنین گفت آنکس که آهوی خویش ببیند بگرداند آیین و کیش، فردوسی، چه فرمائیَم چیست نیروی من تو دانی هنرها و آهوی من، فردوسی، هر آنکس که آهوی تو با تو گفت همه راستیها گشاد از نهفت، فردوسی