معنی اِنحَسَرَ
اِنحَسَرَ
کوچک شدن، عقب نشینی کند
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با اِنحَسَرَ
اِنحَرَفَ
اِنحَرَفَ
اِنحِراف داشتَن، مُنحَرِف کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
اِنتَظَرَ
اِنتَظَرَ
مُنتَظِر بودَن، مَن مُنتَظِرَم
دیکشنری عربی به فارسی