معنی اِمتَحَنَ
اِمتَحَنَ
آزمایش کردن، بررسی کنید
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با اِمتَحَنَ
اِلتَحَقَ
اِلتَحَقَ
اِدغام کَردَن، بِپِیوَندید
دیکشنری عربی به فارسی
اِقتَحَمَ
اِقتَحَمَ
هُجوم آوَردَن، شِکَستَن
دیکشنری عربی به فارسی