معنی اِسمِيّ
اِسمِيّ
نامی، نام من
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با اِسمِيّ
حِسِّيّ
حِسِّيّ
حِسّی
دیکشنری عربی به فارسی
اِسمِيًّا
اِسمِيًّا
اِسمی، اَسما
دیکشنری عربی به فارسی
عِلمِيّ
عِلمِيّ
دانِشمَندانِه، عِلمی
دیکشنری عربی به فارسی
رَسمِيّ
رَسمِيّ
گِرافیکی، رَسمی
دیکشنری عربی به فارسی
سِلمِيّ
سِلمِيّ
صُلح طَلَب، زورگو، آرام
دیکشنری عربی به فارسی
نِسبِيّ
نِسبِيّ
مُتِناسِب، نِسبی، نِسبَتاً
دیکشنری عربی به فارسی