معنی اِختَرَقَ
اِختَرَقَ
نفوذ کردن، نفوذ کند
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با اِختَرَقَ
اِختَرَعَ
اِختَرَعَ
اِبداع کَردَن، اِختِراع کَردَن
دیکشنری عربی به فارسی
اِلتَحَقَ
اِلتَحَقَ
اِدغام کَردَن، بِپِیوَندید
دیکشنری عربی به فارسی