جدول جو
جدول جو

معنی نورولوژی

نورولوژی
بخشی از طب که دربارۀ ساختمان و اعمال دستگاه عصبی و بیماری های اعصاب بحث می کند، عصب شناسی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با نورولوژی

نورو لوژی

نورو لوژی
فرانسوی پی گند (غده عصبی) قسمتی از علم طب که شناسایی اعصاب و مراکز عصبی و ضایعات مربوط به آن را مورد مطالعه قرار میدهد: بی شناسی
فرهنگ لغت هوشیار

اورولوژی

اورولوژی
شاخه ای از پزشکی که به بررسی و درمان بیماری های دستگاه ادراری هر دو جنس و اندام های تناسلی مردان می پردازد، میزراه پزشکی (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین

اورولوژی

اورولوژی
شاخه ای از علم پزشکی که به بیماری ها و اختلالات مجاری ادرار می پردازد
فرهنگ فارسی عمید

کورولوژی

کورولوژی
دانشی است که از چگونگی انتشار جانوران در روی زمین بحث می کند. (از جانورشناسی عمومی تألیف مصطفی فاطمی ج 1 ص 3)
لغت نامه دهخدا

نرولوژی

نرولوژی
مطالعه ساختار و کارکرد و بیماری های دستگاه عصبی و روش های درمان آن بیماری ها، عصب پزشکی (واژه فرهنگستان)، مطالعه ساختار و کارکرد دستگاه عصبی، عصب شناسی (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین