معنی نفت اندازی - فرهنگ فارسی عمید
معنی نفت اندازی
- نفت اندازی
- از فنون جنگی که چیزهای آلوده به نفت را آتش می زدند و به طرف دشمن می انداختند
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با نفت اندازی
نفت اندازی
- نفت اندازی
- عمل نفت انداز. آتشبازی: هندوئی نفت اندازی همی آموخت حکیمی گفت ترا که خانه نئین است بازی نه این است. (گلستان سعدی)
لغت نامه دهخدا
نفط اندازی
- نفط اندازی
- نفت اندازی نفاطی: هندوی نفط اندازی همی آموخت حکیمی گفت ترا که خانه نیین است بازی نه این است
فرهنگ لغت هوشیار
نفت انداز
- نفت انداز
- نفاط، آنکه به وسیلۀ منجنیق گوی های مشتعل آغشته به نفت را به سوی دشمن پرتاب می کرد، نفت انداز
فرهنگ فارسی عمید
نفت انداز
- نفت انداز
- نفاطه. (یادداشت مؤلف). آتشباز، گوله انداز، یعنی کسی که توپ و تفنگ را سر دهد. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا