معنی نذر - فرهنگ فارسی عمید
معنی نذر
- نذر
- آنچه شخص بر خود واجب کند که بعد از روا شدن حاجتش در راه خدا بدهد یا به جا بیاورد، کنایه از حاجت کسی که این عمل را بر خود واجب می کند
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با نذر
نذر
- نذر
- آنچه واجب گردانند بر خود یا آنچه واجب بشرط چیزی، پیمان، وعد، شرط
فرهنگ لغت هوشیار
نذر
- نذر
- شرط و پیمان، آن چه شخص بر خود واجب گرداند که در راه خدا بدهد یا به جا بیآورد، جمع نذور
فرهنگ فارسی معین
نذر
- نذر
- دانستن چیزی را پس پرهیز کردن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا