جدول جو
جدول جو

معنی کهتاب

کهتاب
ضمادی از کاه و گیاهان دارویی که روی زخم و ورم حیوانات گذشته می شود
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با کهتاب

کهتاب

کهتاب
کاه دود، ادویه جوشانیده که گرما گرم به جهت تخفیف درد بر عضو ورم کرده و از جای برآمده بندند: برستوران و اقربات مدام کاه کهتاب باد و جو کشکاب. (انوری)
فرهنگ لغت هوشیار

کهتاب

کهتاب
کاه دود، ادویه جوشانیده که گرماگرم به جهت تخفیف درد بر عضو ورم کرده و از جای برآمده بندند
کهتاب
فرهنگ فارسی معین

کهتاب

کهتاب
به معنی کاه دود باشد. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). کاهی که آتش در آن نهند تا دود کند و بیشتر برای گشودن اخلاط از بینی اسب و سایر چهارپایان کنند. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
بر ستوران و اقربات مدام
کاه کهتاب باد و جو کشکاب.
انوری (از فرهنگ جهانگیری).
، گیاهها و ادویه ای را گویند که گرماگرم جوشانیده بر عضوی که دردمندی یا ورمی داشته باشد یا از جای برآمده بود، ببندند تا درد و وجع تخفیف یابد. (فرهنگ جهانگیری). ادویۀ جوشانیده را نیز گویند که گرم گرم به جهت تخفیف وجع و درد بر عضو ورم کرده و ازجای برآمده بندند. (برهان) (آنندراج). نطول و داروی جوشانده ای که گرماگرم بر عضو مأوف اندازند. (ناظم الاطباء) :
ای چون خر آسیا کهن لنگ
کهتاب تو روی کهربا رنگ.
نظامی (لیلی و مجنون چ وحید ص 265)
لغت نامه دهخدا

زهتاب

زهتاب
آنکه شغلش تابیدن زه و تهیه کردن رشته تافته از روده گوسفند و حیوانات دیگر باشد
فرهنگ لغت هوشیار

زهتاب

زهتاب
کسی که شغلش تابیدن زه و تهیه کردن رشته تافته از روده گوسفند و حیوانات دیگر است
فرهنگ فارسی معین