جدول جو
جدول جو

معنی کریلا

کریلا
میوۀ خوراکی گیاهی خزنده با گل های زرد رنگ که بیشتر در هند می روید
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با کریلا

کهیلا

کهیلا
کهیانه سریانی تازی گشته گل سد برگ، جادو کش (فاوانیا) از گیاهان کهیله هندی دارچین ختایی از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار

کحیلا

کحیلا
حشیشی است که به فارسی گاوزبان و به عربی لسان الثور خوانند. (برهان) (آنندراج). لسان الثور. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از تحفۀ حکیم مؤمن). رجوع به گاوزبان شود، ابوخلسا. (از تحفۀ حکیم مؤمن). رجوع به ابوخلسا شود
لغت نامه دهخدا

کربلا

کربلا
کربلاء:
دفتر پیش آر و بخوان حال آنک
شهره ازاو شد به جهان کربلاش.
ناصرخسرو.
هین مرو گستاخ در دشت بلا
هین مران کورانه اندر کربلا.
مولوی.
گفت دانم کز تجوع وز خلا
جمع آمد رنجتان زین کربلا.
مولوی.
یارب به نسل طاهر اولاد فاطمه
یارب به خون پاک شهیدان کربلا.
سعدی.
تا زائر کربلای عشق تو شدم
از داغ همیشه کربلائی پوشم.
ملاطغرا (از آنندراج).
رجوع به کربلاء شود
لغت نامه دهخدا

کریسا

کریسا
به سریانی پوست قنفذ است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا

کسیلا

کسیلا
دارویی مانند دارچین که سلیخه و کسیدا نیز گویند. (ناظم الاطباء). کسیله. به هندی کهیلا گویند
لغت نامه دهخدا