معنی کاردیولوژی - فرهنگ فارسی عمید
معنی کاردیولوژی
کاردیولوژی
یکی از شاخه های پزشکی که عوامل ایجادکنندۀ بیماری های قلبی و چگونگی درمان آن ها را بررسی می کند
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با کاردیولوژی
رادیولوژی
رادیولوژی
یا پرتو شناسی، دانش شناسائی پرتو مجهول یا اشعه ایکس و استفاده از آن برای امور پزشکی و درمان بیماریها، علم استفاده از اشعه مجهول برای معالجه و تشخیص نا خوشی
فرهنگ لغت هوشیار
رادیولوژی
رادیولوژی
استفاده از اشعۀ ایکس برای تشخیص بیماری ها، پرتوشناسی
فرهنگ فارسی عمید
اودیولوژی
اودیولوژی
مطالعه اختلالات شنوایی از راه شناسایی سنجش کاستی عمکرد شنوایی و توان بخشی آن، شنوایی شناسی (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
رادیولوژی
رادیولوژی
شاخه ای از پزشکی که با استفاده از پرتو ایکس و انواع پرتوها به تشخیص و درمان بیماری کمک می کند، پرتوشناسی (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.