جدول جو
جدول جو

معنی قلوه کن

قلوه کن
ویژگی پارچه یا جامه ای که به میخ یا چیز دیگر گیر کرده و سوراخ شده باشد
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با قلوه کن

قلوه کن

قلوه کن
واژه پارسی است گرده کن یا قلوه کن شدن، گیر کردن پارچه به چیز نوک تیز و پاره شدن آن
فرهنگ لغت هوشیار

غلبه کن

غلبه کن
درِ مشبک که از چوب یا نی درست کنند و مانع دیدن داخل خانه نباشد، غَلبَکَن، غَلبَکین، آژگِن
غلبه کن
فرهنگ فارسی عمید

قلوه سنگ

قلوه سنگ
قطعه سنگ کوچک ناتراشیده درشت تر از گردو تا اندازۀ یک سیب
قلوه سنگ
فرهنگ فارسی عمید

قلوه سنگ

قلوه سنگ
سنگ های کم و بیش درشت که از ریگ درشت تر ولی از قطعه سنگ کوچک ترند، قطعه ای سنگ نتراشیده
فرهنگ فارسی معین

قلوه سنگ

قلوه سنگ
سنگهای صافی نه بزرگ و نه خرد، کمابیش چون گردۀ گوسفندی. (یادداشت مؤلف). سنگ های یک مهره بزرگتر از ریگ، فلاخن. قلماسنگ. (یادداشت مؤلف). رجوع به قلماسنگ شود
لغت نامه دهخدا

قلعه کنگ

قلعه کنگ
دهی است از بخش شیب آب شهرستان زابل، واقع در 16 هزارگزی شمال سه کوهه و 6هزارگزی خاوری شوسۀ زاهدان به زابل. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن گرم معتدل است. سکنۀ آن 420 تن است. آب آن از رود خانه هیرمند و محصول آن غلات، صیفی، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا