جدول جو
جدول جو

معنی عتیقه

عتیقه
ویژگی آنچه متعلق به دوران کهن است و دارای ارزش هنری و تاریخی است، قدیمی، آنچه متعلق به دوران کهن است، کنایه از زشت، مسخره، به دردنخور مثلاً آمده بود اینجا، خواهر عتیقه اش را هم آورده بود
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با عتیقه

عتیقه

عتیقه
مؤنث عتیق وعرب گوید قنطره عتیقه و قنطره جدید، پل کهنه و نو زیرا عتیق بمعنی فاعل است و جدید بمعنی مفعول و با این فرق ’درآوردن تا، در عتیقه و حذف آن در جدید’ فرق گذارند بین صفت مبنی از برای فاعل (عتیقه) و مبنی ازبرای مفعول (جدید). (اقرب الموارد) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

عتیقه

عتیقه
محله ای است به بغداد در جانب غربی مابین طاق الحرانی تاباب الشعیر. (معجم البلدان). رجوع به عتیکیه شود
لغت نامه دهخدا

عتیده

عتیده
مونث عتید آرایه دان بویه دان مونث عتید، حقه بوی خوش طله
عتیده
فرهنگ لغت هوشیار