معنی سیاه سرفه
- سیاه سرفه
- بیماری واگیردار که به وسیلۀ باکتری مخصوصی تولید می شود و با سرفه های تشنجی سخت همراه است و در هنگام سرفه کردن چهرۀ بیمار کبود می شود
واژههای مرتبط با سیاه سرفه
سیاه سرفه
- سیاه سرفه
- مرض واگیردار که بوسیله، باکتری مخصوص تولید میشود
سیاه سرفه
- سیاه سرفه
- مرضی است عفونی و بسیار ساری که ویروسش بیشتر در حنجره، قصبه الریه، نایژه ها موضع می گیرد که باعث سرفه های شدیدی می شود
سیاه سرفه
- سیاه سرفه
- بیماری که با سرفه های تشنجی شدید همراه است. (ناظم الاطباء)
سیاه چرمه
- سیاه چرمه
- نوعی اسب سیاه رنگ
سیاه چرده
- سیاه چرده
- آن که رنگ چهره اش تیره باشد سیاه توه
سیاه چرده
- سیاه چرده
- کسی که چهره اش تیره رنگ باشد، سبزه، گندمگون
سیاه چرده
- سیاه چرده
- آن که رنگ چهره اش تیره باشد
سیاه چرده
- سیاه چرده
- سیاه رنگ باشد چه چرده به معنی رنگ و لون است. (برهان) (آنندراج). آنکه رنگش بسبزی زند. (شرفنامه). تار. اسمر. گندمگون. سیاه رنگ. (ناظم الاطباء) : محمد بن جریر رحمهاﷲ علیه گفت که سرخ و سفید بود و گروهی گویند سیاه چرده بود. (ترجمه تاریخ طبری بلعمی).
بساق پای چو کلک و سیاه چرده چو شلک
ورا نه مال و نه ملک و ورا نه خویش و تبار.
سوزنی.
ای پیک پی خجسته چه نامی فدیت لک
هرگز سیاه چرده ندیدم بدین نمک.
حافظ
سیاه اربه
- سیاه اربه
- نوعی از درخت تنگرس که در دیناچال، نور، کتول، درفک و رامسر دیده میشود. آنرا در رامسر سیاه اربه میخوانند. (جنگل شناسی ج 2 ص 261)