معنی ساکارین - فرهنگ فارسی عمید
معنی ساکارین
- ساکارین
- ماده ای سفید و متبلور شیرین تر از شکر که مبتلایان به دیابت و کسانی که رژیم لاغری می گیرند به جای قند به کار می برند
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با ساکارین
ساکارین
- ساکارین
- گرد سفید شیرینی که آن را از قطران ذغال سنگ میگیرند و در آب بزحمت حل میشود ولی در الکل حل میشود و در طب بکار میرود، جوهر قند و شکر
فرهنگ لغت هوشیار
ساکارین
- ساکارین
- ساخارین، گرد سفید شیرینی که آن را از قطران زغال سنگ میگیرند و در آب بزحمت حل میشود ولی در الکل حل میشود و در طب بکار میرود، جوهر قند، جوهر شکر
لغت نامه دهخدا
ساخارین
- ساخارین
- گرد بسیار سفیدی است که در آب به دشواری و در الکل بخوبی حل میشود و مصرف طبی دارد
فرهنگ لغت هوشیار
ساخارین
- ساخارین
- گرد بسیار سفید و شیرینی است که در آب به دشواری و در الکل به خوبی حل گردد و مصرف طبی دارد
فرهنگ فارسی معین
ساکارید
- ساکارید
- اسم عمومی اجسام مرکبی که از اثر اسیدهای آلی بر اقسام قند فراهم شود، دارویی که قند اساس آن باشد
فرهنگ فارسی عمید
ساخارین
- ساخارین
- ماده ای سفید رنگ و بسیار شیرین که به جای قند برای مبتلایان به دیابت به کار می رود، ساکارین
فرهنگ فارسی عمید
ساخارین
- ساخارین
- ساکارین، گرد بسیار سفیدی است که در آب به دشواری و در الکل بخوبی حل میشود، و مصرف طبی دارد
لغت نامه دهخدا