جدول جو
جدول جو

معنی رقطا

رقطا
در بدیع شعری که در هر کلمۀ آن یک حرف نقطه دار و یک حرف بی نقطه باشد مانند این بیت، برای مثال جان کند تازه غمزۀ جانان / می سزد جای وی میانۀ جان، فتنه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با رقطا

رقعا

رقعا
گاو رنگی، لاغر سرین، گیلدارو (گویش گیلکی) سرخس از گیاهان
رقعا
فرهنگ لغت هوشیار

رقبا

رقبا
رقیب ها، آنانکه می خواهند از کسی پیشی گیرد، آنانکه با کسی رقابت می کنند، هر یک از دو نفری که به یک نفر عشق می روزند، نگهبان ها، پاسبان ها، محافظ ها، جمعِ واژۀ رقیب
رقبا
فرهنگ فارسی عمید

رقعا

رقعا
یا رقعاء. به معنی سرخس و گیلدارو باشد و آن چوبکی است دوایی که در کنار دریای آبسکون روید و سرخس نیز گویند. سرخس. (یادداشت مؤلف) (تذکرۀ داود ضریرانطاکی) (از اختیارات بدیعی). هر گیاهی که جبرشکستن کند مانند گیلدارو و آن چوبکی است دوایی که در کناردریای خزر مازندران یابند. (لغت محلی شوشتر نسخۀ خطی کتاب خانه مؤلف). رجوع به رُقَعَه و سرخس شود
لغت نامه دهخدا

رقطه

رقطه
سیاهی خجکهای سپید آمیخته و برعکس. (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). ج، رُقَط. (ناظم الاطباء). سیاهی آمیخته به نقطه های سپید و سیاه. (یادداشت مؤلف) ، تاج درخت عرفج که برگ آوردن گرفته باشد. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا