در بدیع حالتی که در آن شاعر مصراع اول یا دوم مطلع را در مقطع غزل یا قصیده تکرار کند، برای مثال می بده ای بت شیرافکن من با دف و چنگ / که به یک حمله بیفکند شهنشه دو پلنگ، شاعر در آخر قصیده مصراع اول مطلع را تکرار کرده و گفته است، چون بود شاد شه عادل و ظالم مقهور / می بده ای بت شیرافکن من با دف و چنگ (فروغی بسطامی)
بازگرد آغازه شیوه ای در چامه سرایی و آن آوردن آغازه چامه است در پایانه آنست که مصراع اول یا دوم مطلع را در مقطع قصیده یا غزل تکرار کنند مثال قسم اول: دیر زیاد آن بزرگوار خداوند جان گرامی بجانش اندر پیوند. . آخر شعر آن کنم که اول گفتم: دیر زیاد آن بزرگوار خداوند. (رودکی) مثال قسم دوم: ساغر زدست آن بت دلبر همی زنم اشمب بطیب خاطر ساغرهمی زنم. . امروز چون بکام تو شد کار ملک من امشب بطیب خاطر ساغر همی زنم. (بدیع)
یا ردّالمطلع علی المقطع. بازگرداندن مطلع. و در عرف ادب آن است که مصراع اول یا دوم مطلع را در مقطع قصیده یا غزل تکرار کنند. مثال قسم اول: می بده ای بت شیرافکن من با دف و چنگ که به یک حمله بیفکند شهنشه دو پلنگ. که شاعر در آخر قصیده، مصراع اول مطلع را تکرار میکند و می گوید: چون بود شاد شه عادل و ظالم مقهور می بده ای بت شیرافکن من با دف و چنگ. مثال از قسم دوم: ساغر ز دست آن بت دلبر همی زنم امشب به طیب خاطر ساغر همی زنم. و قصیده را با تکرار مصراع دوم مطلع ختم میکند: امروز چون بکام تو شد کار ملک من امشب به طیب خاطر ساغر همی زنم. (از بدیع و عروض و قافیه تألیف همایی و... ص 34). و رجوع به صناعات ادبی تألیف همایی ص 104 شود