معنی خون خواه - فرهنگ فارسی عمید
معنی خون خواه
خون خواه
آنکه پس از کشته شدن کسی انتقام وی را می گیرد یا قصاص قاتل را می خواهد
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با خون خواه
خون خواهی
خون خواهی
به انتقام خون کسی که کشته شده قاتل او را کشتن یا خواهان مجازات او شدن
فرهنگ فارسی عمید
خون خوار
خون خوار
خورندۀ خون، خون آشام مثلاً خفاش خون خوار، کنایه از بسیار سنگدل و ستمکار، کنایه از وحشی، کنایه از خون ریز
فرهنگ فارسی عمید
خونخواه
خونخواه
خون خواهنده. آنکه دعوی خون کسی می کند. انتقام گیرنده. (ناظم الاطباء). طالب ثار. (یادداشت مؤلف) : گفت رنج از برای خود نبرم بلکه خونخواه صدهزار سرم. نظامی. ز خونخواه دارا هراسیده گشت. نظامی
لغت نامه دهخدا
خود خوار
خود خوار
هر موجودی که بدون احتیاج بموجودات دیگر زیست کند
فرهنگ لغت هوشیار
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.