جدول جو
جدول جو

معنی خشکه کار

خشکه کار
قسمتی از مجرای قنات که آب از کف و دیوارۀ آن تراوش نمی کند و فقط برای عبور آب کنده می شود
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با خشکه کار

خشکه کار

خشکه کار
کارنو در کندن قنات، حفر قنات در قسمتهای خشک آن، مقابل آب ده. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

خشکه کاری

خشکه کاری
دیم کاری در زراعت. (یادداشت بخط مؤلف) ، نوکاری در قنات. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

خشکه بار

خشکه بار
بقول. حبوب. اثمارخشک. مقابل تره بار. خشکبار. رجوع به خشکبار شود
لغت نامه دهخدا

خرده کار

خرده کار
آنکه در کار و هنر خویش دقیق و باریک بین است زیبا کار
خرده کار
فرهنگ لغت هوشیار

خرده کار

خرده کار
باریک بین، مراقب امور جزئی، دقیق، عیب جو، ایرادگیر
موشِکاف، خُرده بین، خُرده شِناس، خُرداِنگارِش، خُرده گیر، خُرده دان، نازُک بین، نازُک اَندیش، نُکته سَنج، ژَرف یاب، ژَرف بین، مُدَقَّق، غَوررَس
خرده کار
فرهنگ فارسی عمید

چشمه کار

چشمه کار
کار خوب و پسندیده. (آنندراج) :
چاک در پیرهن یوسف عقل افکندند
چشمه کاریست که در دست زلیخای دل است.
صائب (از آنندراج).
رجوع به چشمه شود
لغت نامه دهخدا

خرده کار

خرده کار
ریزبین. نکته سنج. نکته گیر:
که شنیدم بخردی از خویشان
خرده کاران و چابک اندیشان.
نظامی
لغت نامه دهخدا