از مصالح ساختمانی به صورت مکعبی از گل که در قالب ریخته و خشک کرده اند، نوعی نیزۀ کوچک که در جنگ های قدیم به کار می رفت، برای مثال چنان بود تیرش که ژوپین گران / شمردند هر تیر خشتی گران (اسدی - ۷۳)، یکی خشت زد بر سرین قباد / که بند کمرگاه او برگشاد (فردوسی - ۱/۲۹۸)
آجر خام و ناپخته، پاره ای گل که آنرا در قالبی ریزند و چون شکل قالب بخود گرفت قالب را خارج از آن کنند و سپس آن پاره گل بشکل قالب گرفته را در آفتاب گذارند تا خشک شود و بعد آنرا در ساختمانها بکار برند
بلوکی است میانۀ مغرب و شمال شیراز. از گرمسیرات فارس است، درازی آن از جمیله تا بیکرزی هشت فرسنگ، پهنای آن از رودک تا سیاه منصور باز هشت فرسنگ است. شکار آن بزو پازن و قوچ و میش کوهی و آهو و کبک و تیهو و دراج و کبوتر و بلدرچین و در زمستان چاخرق و هوبره و کلنگ، زراعتش گندم و جو و پنبه و شلتوک و کنجد و تنباکوو قلیلی خشخاش، آبش از رود خانه شاپور. بساتین آن بیشترش نخلستان است. انار و مرکبات کمی یافت شود و این بلوک محدود است از جانب مشرق بنواحی کازرون و از سمت شمال بماهور میلاتی و از طرف مغرب بناحیۀ شبانکاره و دشتستان و قصبه این بلوک را نیز خشت گویند و بیست و هفت فرسنگ از شیراز دور افتاده است. بیشتر خانه های خشت از چوب کندۀ نخل و برگ و شاخۀ نخل است و شماره آنها از چهارصد درب خانه بیشتر است و این بلوک مشتمل بر بیست و پنج ده آباد است. (از فارسنامۀ ناصری) : خشت و کمارج دو شهراند در میان قهستان گرمسیر بغایت و درختان خرما بسیار باشد اما هیچ میوۀ دیگر نباشد و آب روان دارد اما گرم و ناخوش باشد و غلۀ آنجا بعضی بخس است و بعضی باریاب و مردم آنجا بیشترین سلاحور و دزد باشند. (فارسنامۀ ابن بلخی ص 143). رجوع به نزهه القلوب حمدالله مستوفی ص 225 و 128 شود. در فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 این ناحیه چنین تعریف شده است: خشت نام یکی از بخشهای چهارگانه شهرستان کازرون است و حدود و مشخصات آن بدینقرار است: از شمال و شمال باختری محدود است به شهرستان بهبهان و از شمال خاوری بخش هلیان و ممسنی و از خاور بخش مرکزی و از باختر بخش دیلم و از جنوب بخش برازجان و گاه از شهرستان بوشهر، این بخش در جنوب باختری شهرستان واقع و آب و هوای آن گرم می باشد، آب مشروبی و زراعتی آن از رود خانه شاپور و چشمه سار و قنات و چاه است و بعضی از مزارع این بخش نیز که واقع در قسمت شمالی است از رود خانه زهره استفاده می کند. محصولات این بخش عبارتند از:غلات و خرما و تنباکو و جزئی کنجد و برنج و پنبه. شغل اهالی زراعت و کسب و باغبانی است و از صنایع دستی معموله قالی و شالبافی می باشد. این بخش از سه دهستان بنام خشت ماهور و میلاتی و کمارج تشکیل یافته و مجموع قراء و قصبات آن 58 می باشد. مرکز بخش قصبۀ کنار تخته است که در کنار شوسۀ شیراز به کازرون و بوشهر واقع گردیده است
خشت پخته به خواب دیدن بد بود، زیرا که آتش به وی رسیده است، از این سبب، دلیل بر غم و اندوه کند و بناها دیدن که از خشت پخته و گچ بود بد بود. جابر مغربی خشت درخواب مال بود، مجموع چنانکه در تاویل، هر خشتی را هزار درم نهاده بود. اگر بیند خشت زد و خشت وی خشک شد، دلیل که به قدر آن او را مال حاصل شود. اگر بیند که خشت در دست فرا گرفت، یا کسی بدو داد، دلیل که هزار درم بیابد یا کسی بدو دهد. اگر بیند او را خشت بسیار جمع شده بود دلیل که او را مال و منفعت بسیار جمع گردد. محمد بن سیرین اگر بیند که خشت از دیوار می تراشید، دلیل که مال خداوند دیوار برود. اگر بیند خشت را پاره پاره کرد و پراکنده نمود، دلیل که مال خود را بر غیر هزینه کند.