جدول جو
جدول جو

معنی خرم دین

خرم دین
هر یک از پیروان بابک خرّمی رهبر ایرانی خرم دینان که قیام آنان علیه خلفای عباسی را رهبری کرد، کنایه از کسی که به محرّمات دینی بی اعتقاد یا بی توجه باشد، اباحتی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با خرم دین

خرم دین

خرم دین
نام عقیدتی بوده است که بابک بر آن بوده. (یادداشت بخط مؤلف). رجوع به بابک خرم دین شود: بعد از آن حوشب دعوی نبوت کرد. چنان نمود که شریعت عقوبت است و راه خرم دینی آشکار کرد. (کتاب النقض ص 329)
لغت نامه دهخدا

خرم دینی

خرم دینی
بر مذهب خرم دین بودن. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

خرم دان

خرم دان
کیسۀ چرمین که درویشان و مسافران در کنار خود می بندند. (منتهی الارب) (از لسان العرب) (از تاج العروس)
لغت نامه دهخدا

یوم دین

یوم دین
روزِ قیامَت، روزی که تمام مردگان به پا خیزند و به حساب اعمال آن ها رسیدگی شود، روزِ شُمار، طامة الکُبریٰ، یومُ السَبع، قارِعَه، یومُ الحَشر، یومُ الحِساب، روزِ دِرَنگ، روزِ بازخوٰاست، نُشور، فَرجام گاه، رَستاخیز، یومُ النُشور، روزِ جَزا، یومُ التَّناد، یومُ التَلاقی، روزِ اُمید و بیم، روزِ پَسین، رَستَخیز، روزِ رَستاخیز، یومُ الجَمع، روزِ وانَفسا، روزِ بازپُرس، سَتخیز، یومُ القَرار، یومُ الدین
یوم دین
فرهنگ فارسی عمید

هام دین

هام دین
هم دین، دو یا چند تن که دارای یک کیش و آیین باشند، هم کیش
هام دین
فرهنگ فارسی عمید

گرم کین

گرم کین
کسی که کینه ای سخت دارد دشمن قوی: سرد نفس بود سگ گرم کین رو به از آن دوخت مگر پوستین. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار