جدول جو
جدول جو

معنی حرم سرا

حرم سرا
محلی در خانۀ پادشاهان و بزرگان که جایگاه اقامت زنان و دختران بوده است، اندرونی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با حرم سرا

درم سرا

درم سرا
کارخانه یا محلی که در آن پول سکه بزنند، دارالضرب، ضراب خانه
درم سرا
فرهنگ فارسی عمید

درم سرا

درم سرا
درم سرای. سرای درم. (یادداشت مرحوم دهخدا). دارالضرب و ضرابخانه. (برهان) (آنندراج). میخکده. رجوع به درم سرای شود
لغت نامه دهخدا

حرمسرا

حرمسرا
حرم سرای. حرم. حرمخانه. سرای. شبستان. اندرون. اندرونی. سرای پسین. سرای زنان: و این زن (زن حسن مهران) مادرخواندۀ کنیزکی بود که همه حرم سرای غازی او داشت. (تاریخ بیهقی ص 231)، توسعاً، زنان اندرون
لغت نامه دهخدا