جدول جو
جدول جو

معنی حرام روزی

حرام روزی
کسی که با مال حرام امرار معاش می کند و رزق وروزی خود را از راه ناروا به دست می آورد، کنایه از فقیر، نیازمند
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با حرام روزی

حرام روزی

حرام روزی
آنکه رزق مقسومش ضایع و تباه گردد. تنگ روزی:
می ده که من حرام روزی
خونابه خورم کدام روزی.
نظامی (الحاقی).
، آنکه از حرام اعاشه کند. آنکه از حرام هزینه کند
لغت نامه دهخدا

فراخ روزی

فراخ روزی
کسی که دارای رزق فراوان و بسیار باشد آنکه اسباب آسایش و گذران او از هر جهت فراهم باشد
فرهنگ لغت هوشیار

حزام مروزی

حزام مروزی
ابن احمد بن علی بن حسین حزام مروزی. مکنی به ابواحمد و نامش محمد است و حزام نسبت اوست و در اسفیجاب پس از سال سیصد و پنجاه درگذشت. (سمعانی)
لغت نامه دهخدا

حسام رازی

حسام رازی
علی بن احمد بن مکی رازی فقیه حنفی دمشقی که در آنجا به سال 598 هجری قمری درگذشته است. او راست: تکملۀ مختصر قدوری و خلاصهالدلائل و صلوه الهموم. (هدیه العارفین ج 1 ص 703)
لغت نامه دهخدا

فراخ روزی

فراخ روزی
آن که رزقی فراوان و بسیار دارد. (یادداشت بخط مؤلف) : ستوران فراخ روزی تر از مردم اند. (جامعالحکمتین ناصرخسرو ص 206).
- امثال:
فراخ روزی را با قحطسال چه کار ؟ (امثال و حکم دهخدا)
لغت نامه دهخدا