معنی چندوجهی - فرهنگ فارسی عمید
معنی چندوجهی
- چندوجهی
- جسمی که چند سطح یا وجه به شکل مثلث یا مربع داشته باشد مانند چهاروجهی که چهار وجه مثلث دارد و مکعب که دارای شش وجه مربع است
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با چندوجهی
حندوجه
- حندوجه
- ریگ تودۀ دراز. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ریگ تودۀ خرد. (ناظم الاطباء). ج، حنادج (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، حنادیج
لغت نامه دهخدا