جدول جو
جدول جو

معنی چمبرک

چمبرک
گیاهی خودرو با گل های سفید که در طب قدیم برای بندآوردن خون به کار می رفته
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با چمبرک

خمبرک

خمبرک
نام شهرکی است (بماوراءالنهر) نزدیک کلشجک، اردکان کث، ستبغر، انجناح آبادان با کشت و برز بسیار و آبهای روان. (حدود العالم)
لغت نامه دهخدا

چمبره

چمبره
چنبره، کمان، سر در گم شدن، کلاف شدن، پیچیدن، در محاصره قرار گرفتنپیچیدن مار به دور طعمه
فرهنگ گویش مازندرانی

مبرک

مبرک
خوابگاه شتران، نام جایگاهی در مدینه که هنگام درآمدن بدان اشتر پیامبر (ص) آن جای بر زمین نشسته است جای خواب شتران جمع مبارک
فرهنگ لغت هوشیار

چمبک

چمبک
نوعی از نشستن که کف پا را بر زمین بگذارند و زانوها را در بغل بگیرند، چندک
فرهنگ فارسی معین

مبرک

مبرک
موضعی است به تهامه. (منتهی الارب) (آنندراج). جایگاهی است در تهامه به نزدیکی مکه و سورۀ فیل در این مکان فرود آمده است. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

مبرک

مبرک
جای خواب شتران. ج، مبارک. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). معطن. مناخ. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). یقال: ’فلان لیس له ُ مبرک جمل’، ای لاشی ٔ له. (اقرب الموارد) ، نشستنگاه. ج، مبارک. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا