جدول جو
جدول جو

معنی چرب ترازو

چرب ترازو
ترازوداری که جنس را هنگام وزن کردن بیش از میزان مقرر به خریدار بدهد، کسی که در ترازوی سنجش اعمال، کارهای خوبش بیشتر و سنگینتر از کارهای بد باشد
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با چرب ترازو

چرب ترازو

چرب ترازو
فروشنده ای که در وزن کردن کالا مشتری را مراعات کند. ترازوداری که جنس خود را هنگام توزین اندکی بیش از وزن مقرربخریدار دهد، آنکس که عمل خیر او بر عمل شر بچربد. نیکوکاری که در ترازوی سنجش اعمال، کارهای نیک او سنگین وزن تر از کار بد باشد:
تا چو عمل سنج سلامت شوی
چرب ترازوی قیامت شوی.
نظامی
لغت نامه دهخدا

قاب ترازو

قاب ترازو
خریطه، ترازوخانه. ظرفی که در آن ترازو نهند
لغت نامه دهخدا

آب ترازو

آب ترازو
دانش تسطیح زمین و کاریز سهولت جریان آب را.
- آب ترازو کردن، تسطیح زمین و کاریز بصورتی که آب جریان کند
لغت نامه دهخدا