جدول جو
جدول جو

معنی جربیل

جربیل
جانوری جونده شبیه موش خانگی با دم کشیده و پاهای بلند که در مناطق خشک و بی آب و علف افریقا و آسیا زندگی می کند
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با جربیل

جبریل

جبریل
جبرئیل، مرد خدا، نام یکی از چهار فرشته مقرب که حامل وحی الهی برای انبیاست
جبریل
فرهنگ نامهای ایرانی

جبریل

جبریل
یکی از فرشتگان مقرب، دل که بزعم صوفیان مهبط انوار الهی و محل وحی و الهام اوست
فرهنگ لغت هوشیار

غربیل

غربیل
اَلَک، وسیله ای گرد و دیواره دار با سطح سوراخ سوراخ معمولاً ریز که برای جدا کردن ناخالصی، گَردها یا اجزای ریز و درشت حبوبات، آرد و امثال آن به کار می رود، چاولی، پَریزَن، غَرویزَن، آردبیز، تُنُک بیز، پَرویزَن، موبیز، تُنُگ بیز، غَربال، گَربال، مُنخُل، پَریز، پَرویز
غربیل
فرهنگ فارسی عمید

اربیل

اربیل
اربل. شهری بزرگ بسرزمین آشور در جلگه های نینوای قدیم. آخرین جنگ داریوش سوم با اسکندر مقدونی در این موضع روی داد. رجوع به ایران باستان ص 105، 1370، 1372، 1377، 1378، 1390، 1393، 1394، 1401، 1406، 1478، 1814، 1827، 2275، 2288، 2421، 2483، 2524، 2632 و اربل شود
لغت نامه دهخدا