معنی ترلان - فرهنگ فارسی عمید
معنی ترلان
- ترلان
- پرنده ای شکاری از نوع باز به رنگ سیاه یا زرد و دارای چنگال های قوی و منقار خمیده
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با ترلان
ترلان
- ترلان
- مرغی از جنس باز شکاری است. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
ترکان
- ترکان
- عنوانی مخصوص زنان اشراف در دوره مغول، نام مادر سلطان محمد خوارزمشاه
فرهنگ نامهای ایرانی
ترخان
- ترخان
- در دوره مغول آنکه خان به او امتیازات ویژه ای مانند معافیت از مالیات می داده است
فرهنگ نامهای ایرانی
ترخان
- ترخان
- ترکی برکشیده کسی که فرمانروایان مغول او را از میان دیگران بر می کشیدند واو پرگ داشت که هر گاه بخواهد نزد شاه برود، بزرگزاد
فرهنگ لغت هوشیار