جدول جو
جدول جو

معنی پروتیزک

پروتیزک
گیاهی از دستۀ کاسنی ها که جوشاندۀ آن در طب قدیم برای معالجۀ سرفه های مزمن و درد مفاصل به کار می رفته، کاسنی صحرایی، خندریلی، هندبا
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با پروتیزک

پروتیزک

پروتیزک
عَلث. بعضید. بعضیض. کاسنی صحرائی. مروریّه
لغت نامه دهخدا

پروتیوس

پروتیوس
خدای بحری در اساطیر یونان قدیم. پدر او پوزیدون موهبت پیشگوئی و تغییر صورت بدلخواه به او ارزانی داشت و برای آنکه وی را وادار به پیشگوئی کنند بایست او را هنگام خواب غافلگیرکرده ببندند تا فرار نتواند کرد. معمولاً او را به صورت مجسمۀ نیم تنه انسان با دم ماهی نشان میدهند
لغت نامه دهخدا

پروتارک

پروتارک
نام مردی مصری که بطلمیوس هشتم (145-116 قبل از میلاد) پادشاه مصر اورا به سوریه فرستاد تا تخت سوریه را از دمتریوس پادشاه سلوکی بگیرد وی در سوریه انتشار داد که پسرخواندۀ آن تیوخوس و از خانوادۀ سلطنت است. چون رفتار دمتریوس بواسطۀ اقامت طولانی در نزد پارتیها نخوت آمیز بود و صوریها حاضر بودند هرکس را به تخت سلطنت بپذیرند تا از دست او خلاصی یابند، با پروتارک همدست شدند وشورشی در انطاکیه و سایر شهرها روی داد. در این احوال دمتریوس بصور رفته در آنجا کشته شد و بعد از او پسرش سلکوس بر تخت نشست
لغت نامه دهخدا

تراتیزک

تراتیزک
سبزئی است که به تره تیزک اشتهار دارد و ترندنکس نیز گویند، و بعربی جرجیر خوانند. (برهان). تره تیزک. جرجیر. (ناظم الاطباء). سبزئی است که بعربی جرجیر گویند، و اصل آن تره تیزک است. (انجمن آرا) (آنندراج). ترتیزک. تره تندک. شاهی. انداو. تره میره. تره اسپندین (در بندر پهلوی). (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا