جدول جو
جدول جو

معنی بروسلوز

بروسلوز
بیماری واگیرداری که به وسیلۀ یکی از گونه های بروسلا ایجاد می شود و از علائم آن حمله های مکرر تب، ضعف، کم خونی و افسردگی روحی است، تب مالت
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با بروسلوز

بروسلا

بروسلا
خانواده ای از باکتری ها که باعث ابتلا به بیماری تب مالت می شوند
بروسلا
فرهنگ فارسی عمید

بروسوی

بروسوی
منسوب به بروسه، که شهری است در آسیای صغیر. رجوع به بروسه شود
لغت نامه دهخدا

بروسوی

بروسوی
یعقوب بن علی بروسوی. از فاضلان روم (ترک) که تألیفات وی به زبان عربی بوده است. وی مدتی عهده دار تدریس در ’بروسه’ و ’آیدین’ و ’ادرنه’ شد و بسال 931 هجری قمری در بازگشت از سفر حج در ’برکهالحاج’ مصر درگذشت. او راست: مفاتیح الجنان فی شرح شرعهالاسلام، در تصوف. تذکره، در حدیث. حاشیه بر حاشیۀ سید بر لوامعالاسرار. حاشیه بر شرح دیباجهالمصباح، در نحو. مختصر مرآهالجنان یافعی. شرح گلستان سعدی، به عربی. (از الاعلام زرکلی ج 9 ص 265 از الشقائق النعمانیه و کشف الظنون و فهرس المؤلفین)
لغت نامه دهخدا

خروسلو

خروسلو
نام یکی از دهستانهای پنجگانه گرمی شهرستان اردبیل است. این دهستان در باختر بخش گرمی در کوهستان واقع و دارای آب و هوای مناطق گرمسیری است. مرکز آن آبادی صلوات واز 55 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل یافته و جمعیت آن درحدود پنجهزاروسیصد نفر می باشد. قراء مهم آن عبارتنداز: کنده، سیدجواد، شکرلو، سامانلو، دومولو، قرخ بلاغ، سروان علیا، میرزا حق کندی. آب قراء آن از چشمه سارها و رودخانه های محلی تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و حبوبات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا