جدول جو
جدول جو

معنی بدهل

بدهل
درختی با برگ های پهن و میوه ای گرد که مغز آن به عنوان چاشنی غذا به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با بدهل

بدهی

بدهی
پول یا کالائی که از دیگری قرض گرفته شده و باید به او بدهد
بدهی
فرهنگ لغت هوشیار